امروزه مدیریت کارکردهای لجستیکی در سازمانها و تشکیلات مدرن را میتوان تصمیم گیری پیرامون توزیع کامل کالاها و خدمات شرکت عنوان نمود. از طرفی آنچه در مدیریت مورد توجه میباشد به حداکثر رساندن ارزش افزوده کالاها و خدمات و کاهش هزینههای شرکت میباشد. از این رو شرکتها تمایل دارند تا از خدمات شرکتهای تامین کننده لجستیک معکوس استفاده نمایند. از جمله دلایل برون سپاری فعالیتهای لجستیک معکوس میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
– شرکتهای تامین کننده لجستیک معکوس طرف سوم(3PRLP) دارای سیستم اطلاعاتی پیشرفته، قابلیت حمل و نقل ابزار، تجهیزات جابه جایی مواد و امکانات انبارداری برای ارائه کامل خدمات زنجیره تامین معکوس هستند.
– لجستیک معکوس نمیتواند هسته فعالیتهای یک شرکت باشد و ممکن است در اثر این فعالیتهای فرعی و ثانویه، وظایف اصلی سازمان به خوبی انجام نگیرد. با برون سپاری لجستیک معکوس شرکتها میتوانند بر فعالیتهای اصلی خود متمرکز شوند.
– برون سپاری فعالیتهای لجستیک معکوس میتواند هزینهها را کاهش دهد. یک 3PRLP میتواند مزیتهای اقتصادی را نصیب شرکت کند که برای شرکت از طرق دیگر نمیتواند به آن دست یابد.
– شرکتها میتوانند با برون سپاری فعالیتهای لجستیک معکوس، سرمایه اولیه برای شرکت را کاهش داده و سرمایه گذاری برای فعالیتهای تولیدی را گسترش دهند.
– برون سپاری لجستیک معکوس زمان چرخه و عملکرد بهبود پیدا میکند و بدین وسیله رضایتمندی مشتری در بازار فروش افزایش پیدا مینماید.
ارزیابی و انتخاب یک تامین کننده لجستیک معکوس، از آنجا که شامل معیارها و مدلهای تصمیم گیری متفاوت و پیچیده میباشد، امری حساس و دشوار میباشد.
در این زمینه فعالیتهای مختلفی صورت گرفته است و در کارهای کمیاز مدلهای تصمیم گیری چند معیارهاستفاده شده است. این کار اغلب با فرض شرایط قطعی انجام شده است. از این رو لازم به نظر میرسد که باید مسئله در شرایط عدم قطعیت(فضای فازی) و بر اساس مدلهای تصمیم گیری چند معیاره[8] بررسی گردد.
1-3- اهداف تحقیق
تامین کنندگان لجستیک معکوس به یکی از نقشهای مهم در لجستیک معکوس تبدیل شده اند. از زمانی که عملیات بازگشت کالا به اطلاعات، تجهیزات و زیر بنای اقتصادی تخصصی نیاز پیدا کرده است، صنعت به تامین کنندگان لجستیک معکوس روی آورده است.
بدلیل محدودیت منابع بسیاری از شرکتها ظرفیت و یا تمایل وارد شدن به حیطه لجستیک معکوس را ندارند. بنابراین همه یا بخشی از فعالیتهای لجستیک معکوس را به تامین کنندگان واگذار مینمایند. با توجه به اینکه معیارهای مختلفی در انتخاب وجود دارد، انتخاب تامین کننده به کاری پیچیده تبدیل میشود. شرکتها برای مقابله با این موضوع از راههای مختلف استفاده میکنند. مهمترین موضوع در روند انتخاب تامین کننده لجستیک معکوس، انتخاب و استفاده از یک مدل مناسب تصمیم گیری میباشد.
هدف این تحقیق بیان یک روند تصمیم گیری فازی برای مقابله با مسئله انتخاب تامین کننده در زنجیره تامین معکوس است. در طی سالهای اخیر انتخاب تامین کننده به یک مساله استراتژیک برای شرکتها مبدل گردیده است و این امر با گسترش بیشتر لجستیک معکوس در کشور اهمیت بیشتری نیز پیدا خواهد نمود.
این تصمیم گیریهای معمولا پیچیده و بی ساختار هستند. در این راستا معیارهای کمیو کیفی مانند کیفیت، قیمت، انعطاف پذیری، تحویل و . باید در انتخاب تامین کننده مناسب مورد توجه قرار گرفته و لحاظ گردد.
در این جا مقادیر زبانی برای تخمین رتبه بندی و وزن این معیارها به کار برده میشود. مقادیر زبانی با بهره گرفتن از اعداد فازی مثلثی[9] به مقادیر کمیتبدیل میشوند. سپس مدل تصمیم گیری چند معیاره برای انتخاب تامین کننده لجستیک معکوس مناسب، مورد استفاده قرار میگیرد.
در این تحقیق درجه اهمیت مختلفی برای تصمیم گیرندگان حاضر در گروه تصمیم گیری فرض شده است و از متوسط گیری موزون فازی شهودی[10](IFWA) برای جمع کردن همه نظرات شخصی تصمیم گیرندگان درباره رتبه بندی اهمیت معیارها و گزینهها استفاده شده است.
در پایان این تحقیق سعی داریم تا بتوانیم:
سایتهای دیگر :
دانلود پایان نامه ارشد : استفاده از فنون تحلیل خودکار سلولی مبتنی بر تحلیل زنجیره مارکف